ارمنستان

ایرانیان ارمنستان

ارمنستان

ایرانیان ارمنستان

ایرانیان ارمنستان

از اواسط سپتامبر 2013 تاکنون در کشور ارمنستان و شهر ایروان ساکن بوده ام. البته  من نخستین بار در سال 2000 به ارمنستان سفر کردم و از آن زمان تاکنون بارها در این کشور سکونت داشته ام.  خوبی اینجا این است که آدم احساس غریب بودن نمی کند. در همه جا ایرانیان حضور دارند. اگر ساعتی در کوچه و بازار گشت بزنی لااقل چند همزبان را پیدا می کنی. یک مسجد ایرانی هم در این شهر هست که غروبها بسیاری از ایرانیان در آنجا جمع می شوند. این مسجد تنها محل عبادت نیست بلکه در واقع یک مجتع ایرانی است، از مطب دندانپزشکی و مطب پزشک عمومی، کلاسهای آموزش زبان تا فروشگاه صنایع دستی در این محل وجود دارند. ایرانیان ارمنستان در مکانهای دیگری بغیر از این مسجد هم دور هم جمع می شوند که من در آینده ممکن است در مورد آن محلها صحبت کنم، در هر حال میخواهم بگویم که اینجا چندان هم غربت نیست.
بدون شک ارتباط مستقیم داشتن با هموطن در یک کشور خارجی نعمتی است ولی خب در هر نعمتی هم نقمتی هست یا بعبارتی هیچ نعمتی بی زحمت نیست. ایرانیان در رفتارهایی مانند دروغ گفتن، شایعه سازی و تخریب یکدیگر بجای تلاش برای مشارکت از بسیاری ملل پیشروتر هستند. خوبی منطقه قفقاز این هست که مردم اینجا هم در این زمینه ها چندان از مردم ایران عقب تر نیستند و همین باعث می شود که آدم از هموطن خود فرار نکند. اینگون رفتارها کار و زندگی را دشوار می کند و بازدهی فعالیتها را کم می کند، قصد دارم در آینده راجع اینمورد بیشتر با شما صحبت کنم.  
یک وجه اشتراک بین مردم قفقاز و ایرانی ها مطالعه نداشتن است. میدانیم که ایران از نظر سرانه مطالعه کتاب در رتبه پایین جدول رده بندی کشورها است، با اینحال در ایران من عادت داشتم که همیشه کتابی را همراه خو داشته باشم و در مکانهای عمومی هرگاه فرصتی بدست می آمد نگاهی به آن داشته باشم اما زندگی در منطقه قفقاز باعث شده است که این عادت از سرمن بیرون برود. در ایران مردم کمتر کتاب می خوانند ولی دیدن کسی که در مکانی عمومی کتاب می خواند هم برایشان چندان مهم و مورد توجه نیست. در قفقاز من هنوز کسی را ندیده ام که در مکانی عمومی کتاب بخواند حتا دانشجویان اینجا هم اغلب کتابی در دست ندارند . صحنه ای که در ارمنستان فراوان دیده ام موبایلی دم گوش که فرد داشته با آن صحبت می کرده است. حتا مغازه دار ها هم در خیلی مواقع هنگام فروختن جنس به شما و دریافت پول همزمان دارند با موبایل خود حرف می زنند. این رفتارها بخود مردم این منطقه مربوط می شود ولی هر وقت کتابی در دست داشتم و در محلی عمومی مشغول مطالعه بودم آنچنان رهگذران با تعجب و گاه خیره بمن نگریسته اند که الان دیگر این عادت ناهنجار را از خود دور کرده ام !
باری حرف و سخن درباره زندگی در ارمنستان و بطور کلی قفقاز بسیار است و من هم بهمین خاطر این وبلاگ را ایجاد کرده ام تا بتوانم در فرصتهای ممکن با شما گفتگو داشته باشم.